Saturday, October 3, 2015

شب مهتابه و چشمام بازم از یاد تو خیسه


شب مهتابه و چشمام بازم از یاد تو خیسه
 دیگه عادت شده با بغض واسه ی تو مینویسه
 کاش می فهمیدی که قلبم خونه آرزوهات بود
 یه نفس تنها نبودی همیشه دلم باهات بود
 آسمون و ماه نقرش با یه عالمه ستاره
شاهدن که این بریدن دیگه برگشتی نداره
رفتی بی اون که بدونی دل من مال خودت بود
 حال بغضای شبونم به خدا حال خودت بود
 سهم چشمای تو بودن توی دنیا هرچی داشتم
 واسه ی خاطر نازت جونمو گرو گذاشتم
 یه دروغ ساده اما قصه ما رو به هم زد
 سرنوشتمونو آخر با جداشدن رقم زد
 تو پشیمون شدی و من حالا صندوقچه ی دردم
 سخته اما باورش کن من دیگه بر نمیگردم
 اما یادت باشه حرفا مثل گوله های برفن
 خیلیلا قربونی های بی گناه دو تا حرفن
 تو ترانه های شرجیم میدرخشی تو همیشه

No comments:

Post a Comment